متأسفانه در جامعه بعضی مسایل مهم شرعی حتی در بین متشرعین جامعه گاه یا بالکل نسخ شده یا به طریق دیگه ای که دلخواه خودشان است تغییر کرده بدون اینکه توجه داشته باشند که حکم خدا دلایل مختلفی دارد که عادتا باعمل کردن و پایبند بودن به احکام به حل بهرانهای مجود در جامعه رسید شاید ما حاظر باشیم که ساعتها وقت خود را صرف خواندن یا شنیدن نظرات یک روانشناس غربی و کافر که نه از شریعت ما و نه از فرهنگ ما اطلاع دارد نماییم که نتیجه آن در بسیاری از موارد جز انحراف اخلاقیه جامعه ویا حتی بیماری های دیگر ندارد مثلا یکی از دوستان ما میگقت: 

من در اوایل ازدواجم به خاطر مشکلاتی که در زندیگیم وجود داشت قادر به انجام عمل عروسی در شب زفاف نبودم این امر ماهها طول کشید  ودر طول این مدت بارها به روانشناس مراجعه کردم یکی از روانشناسان پیش نهاد مشاهده فیلم های.... داد و روانشناس دیگری به من پیش نهاد داد که تا زمانی که مشکل خانمتان حل میشود(مشکل از جانب خانمشان بوده) شما العیاذ بالله استمناء بکن و بعدهم کفاره اش را بده!!!!!!!!!!!!. اون میگفت:من بعد یه مدت با یک مرکز روانشناسی اسلامی آشنا شدم با مراجعه به اونجا ابتدا مشاورات قبلی را مطرح کردم و گفتم که :مشاور قبلی پیش نهاد مشاهده فیلم های... داده تا اینرو شنید با نارحتی تمام گفت:(لطفا دقت مضاعف شود)نگاه کردن این جور فیلمها تنها انتظارات همدیگرو بالا میبره و برای کیسی مثل شما جز حادتر کردن قضیه هیچ فایده ای نداره و شروع به توضیح در مورد این فیلمها کرد که با توجه به توضیح هایی که شنیدم دیدم کاملا منطقی و درست است که جز حاد تر کردن مسئله چیزی در پی نخواهد داشت. دیگر حتی جرأت نقل داستان مشاور بعدی رو نکردم به لطف خدا با سه جلس مشاوره با این مشاور اسلامی بدون پرداخت کوچکترین هزینه جز کرایه تاکسی مشکل نزدیک به یک سال حل نشده من حل شد.

خوب به مطلب فوق که توجه میکنیم میفهمیم که روانشناسی غربی چه مشکلاتی ایجاد میکند مثلا فرض کنیدکه اگه اونا فیلم نگاه میکردن چی میشد جز اینکه تا بعدها و حتی سالها ممکن بود که این تصاویر در ذهنشان باقی بماند و بر فرض حل شدن مشکلشان یقینا در زمان همخوابی آن تصاویر برایشان تداعی میشد درست برخلاف دستور اسلام وحتی پزشکی کنونی که میگوید:محیط اطراف در زمان همخوابی بر روی فرزند حاصل تأثیر مستقیم دارد(سالها قبل در مجله ای نوشته بود ازیک زوج سفید پوست فرزندی سیاه پوست متولد شد که حتی DNA فرزندبا والدین همخوانی داشت پس از مطالعه،روانشناسان متوجه شدند که در اتاق خواب این زوج عکس دو کودک سیاه پوست قرار دارد و به اقرا خودشان این زوج به این عکس توجه داشته اند و علت را این تشخیص دادند) در اسلام به کرات تذکر داده شده که در آن لحظه(همبستری) زن و شوهر جز ذکر خدا هیچ به زبان نیاورند حتی اشخاص دیگر را به خیال خود راه ندهند(به شهوت زن یا مرد دیگری نباشند) چون فرزند حاصل از لحاظ خلق وحتی خوی به آن شخص تداعی شده میرود. امانظر اون روانشناس دومی که نظر او بیشتر شبیه نظر کشیش ها است که در مقابل گناه افراد از آنان اعترافی میگیرند و بعد پولی هم به خاطر گناهش از شخص عاصی میگیرند واورا تطهیر میکنند کجای اسلام آمده که گناه کنید و بعد کفاره بدهید بماند از اثرات مخرب  روحی و روانی پیشنهادی این به اصطلاح روانپزشک (این شاگردان ««فروید»»چه ها که بر سر دین و فرهنگ ما نیاورده اند).

اما به هر حال یکی از مواردی که در صدر بحث به آن اشاره کردیم و گفتیم که مورد غفلت ما قرار گرفته  مسئله ««طـــــــــلاق»» است.به نظر شما آیا طلاق پایان کار است یا میتواند شروعی دوباره باشد؟ در جامعه ما طلاق را پایان کار میدانند در حالی که نظر اسلام چیز دیگری است حتی شاید بشود گفت که ممکنه است یکی از فلسفه های طلاق بهتر شدن روابط زوجین باشد !!!!!!(تعجب نکنید)؛ ابتدا توجه شمارو به انواع طلاق جلب میکنم :

1. طلاق رجعی: که عموم طلاق های زمان ما رجعی است آن است که مرد میتواند قبل از اتمام عده(عده در طلاق رجعی در زن غیر حامل دیدن سه بار خون حیض است) بدون اینکه صیغه عقد بخواند به زنش رجوع کند.رجوع می تواند کلام یا عملی از جانب مرد که نشان دهنده این باشد که اورا دوباره به همسری پذیرفته.

2.طلاق خلعی:آن است که زن از شوهر خوشش نمی آید(کراهت دارد) ومهر یا بیشتر از آن را به مرد می بخشد تا مرد او را طلاق دهد(دقت شود زن از مرد تنفر داردنه مرد از زن).

3.طلاق بائن: آن است که مرد حق ندارد بدون خواندن صیغه عقد به زن رجوع کند که 5یا6 قسم دارد(اختلافی است) که از بحث ما خارج است.

4.طلاق مبارات:آن است که زن وشوهر (متقابلا)ازهم کراهت داشته باشند و زن مالی را به شوهر بدهد تا اورا طلاق دهدالبته نباید از مهر بیشتر باشداما کمتر مانعی ندارد.

اما حکمی که اگر بگوییم هیچ کس در جامعه ما به اون توجه نمیکنه اینه که اگر مردی زنی را طلاق داد:

1.حق ندارد تا پایان عده اورا از خانه ای که طلاق در آن واقع شده بیرون کند(حرام است)

2.زن نمیتواند از خانه خارج شود.(حرام است).

3.زن در خانه باید به خود برسد(آراسته باشد).

4.بر مرد واجب است که نفقه و لباس در شأن اورا تأمین کند.

5.زن تمام وظایف زنانگی خود را باید انجام دهد و....(رجوع شود به رساله های عملیه ی آقایان مراجع)

اما شاید در بسیاری از موارد مقصر اصلی در اجرا نشدن این احکام خانواده های طرفین باشندکه با جملاتی مانند پسر یا دختر ما بدخت شده زودتر راحت بشن بهتره و امثال این جملات گوهر بار که از زبان اطرافیان شنیده میشه.اما واقعا فواید عمل کردن به این احکام چی میتونه باشه؟آیا همون لحظه از هم جدا بشن و هرکسی بره پی کار خودش بهتر نیست؟ادامه این زندگی میشه آش همون آش و کاسه همون کاسه.

 برای ایضاح مطلب تصور کنید که شما ناظر بر رفتار یک زوج هستید که از هم طلاق گرفتند ولی این احکام رو مد نظر قرار میدن.لطفا تصور کنید که:مرد از در خونه میاد تو اخماش تو همه، زنشم همینطور؛ جفتشون ناراحت و اخمالو و طبعا هم با هم قهرند(فراموش نشه فرض بر اینکه طلاق رجعی گرفتند).با همون حالت عصبانیت زن یه استکان چایی برا شوهرش میاره و با لطافت میزاره جلو شوهرش(طبق وظیفه شرعیش) و میره یه گوشه میشینه به نظرتون طرفین در این موقع چیکار میکنن یقینا دفعات اول مقاومت میکنن ولی به مرور یاد خاطرات خوش زندگی میافتن که با هم داشتند مثلا یادشون میاد روی همین مبل که نشسته بودن فلان خبر خوش رو شنیدن یا فلان مهمونی که تو خونشون بوده و اونا همینجانشستن و مرور خاطراتاون شب و... اون شب به خوشی تموم شد؛حالا فرض کنید که وقت نهار شده و زن نهار شوهرشو براش آماده میکنه و میبره میذاره جلو روش؛زن همیشه با حالت آراسته و مرتبی تو خونه حاضره و تمام وظایفشو رعایت میکنه. از طرفی مرد هم ماهانه نفقه زنشو بهش میده یعنی روزی چند بار باهم رودر رو میشن وبه تطور کانل وظایفشونو رعایت میکنن.

یقینان در این مدت عواطف بین طرفین به خاطر این چنین رفتار ولو در ابتدا سرد تغییری اساسی میکند که این امر یقینا در کاهش آمار طلــــــــلاق  مؤثر است شما حساب کنید که با یک فقره طلاق چند گروه در گیر میشوند 1.به تعداد فرزندان2. خود طرفین 3.خانواده های طرفین. تعداد طرفین درگیر در طلاق واثرات آن به نسبت از مرگ یک شخص هم بیش تر است چرا که با مرگ شخصی حد اقل خودش راحت میشود وحتی گاه ممکن است با به ارث گذاشتن مالی باعث کاهش غم اطرافیان شود(شوخی بود). واما سخن اخر

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الْعُرْسُ وَ یُبْغِضُ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الطَّلَاقُ وَ مَا مِنْ شَیْ‌ءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الطَّلَاقِ.وسایل ج22ص8(خداوند خانه ای را دوست دارد که در آن عروسی باشد ونفرت دارد از خانه ای که در آن طلاق صورت گیرد و هیچ چیز نزد خداوند متعال مبغوض تر از طلــــاق نیست)

وسلام علی من اتبع الهدی