ممکنه مطلب یه کمی طولانی باشه اما مهمه لطفا اونایی که دقدقه دین دارن بخونن ونظر بدن

متاسفانه مدتیه که در جامعه چه در دانشگاهها یا سایتها یا پای منبرها روش حس گرایی مطلق برا نشر احکام دین پیش گرفتن مثلا میگویند علت فلان حکم یا فلان عمل اهلبیت علیهم السلام فلان دلیل علمی است یا تفسیر فلان ایه فلان قاعده علمی است بعنوان نمونه میگویند علت استحباب ورود به خلا با پای چپ وخروج از ان با پای راست این استکه انسان اگر سکته کنه وروی پای راست باشه روبه جلو واگه روی پای چپ باشه روبه عقب میفته وچون نعش مسلمان حرمت داره خدا خواسته در خلا نیافته؟؟؟؟!!!! ممکنه است عده ای در نگاه اول بگویند که این نوع تفسیر بسیار خوب و مفید است زیرا مردم علت احکام رو با دلیل علمی میفهمند واینطور بهتر ایمان می اورند؟؟؟ لازمه که اول این روش علم گرایی رو ببرسی کنیم یا بهتر بگم تاریخ شروع و افول این تفکر رو به شکل کاملا خلاصه بررسی کنیم.

 

عده ای از متفکرین غرب در چند دهه اخیربه این فکر افتادند که چرا بیش از حدود هزار سال است که علوم در غرب پیش رفتی نکرده اند(البته بخلاف جهان اسلام که اوج رشد فکریش بود) نتیجه این ریشه یابی این شد که علت این عقب ماندگی تنها کلیساست زیرا تا ان زمان کلیساها همه کاره بودند وهرکس نطر علمی برخلاف نظر کلیسا ها میداد ممکن بود اعدام شود فلذا کسی عملا جرأت اظهار نظر علمی نداشت پس باید دست کلیساها از جامعه کوتاه میشد تا بتوانن به رشد برسند تادر حدودسال1930تفکر جدیدیی به وجود امدانها تفکر خود را به این شکل بیان کردندکه هرانچه با حس قابل فهم نباشد درست نیست (دقیقا بخلاف انچه که ادیان میگویند)به عبارتی اصالت با حس میباشد.علمی تر یعنی:گزاره ای صادق و با معناست که قابل تحقیق تجربی باشد. پایان این تفکر حدود10سال پس از اغازش یعنی 1940بود سالها بعد یکی از بنیان گذاران این تفکر (آقای آیر) در یک برنامه تلویزیونی در جواب سوال مجری که پرسیدنظرش در مورد گفته های سالها قبلش چیست؟ با اشاره به کتاب خود(زبان.تفکر وحقیقت)جواب داد:ان کتاب عاری از حقیقت بود.اما تأثیرات این تفکر هنوز بر علومی مثل جامعه شناسی . روانشناسی ودیگر علوم نظری ما مشهود است که از حوصله وبحث ما خارج.

ما الان در مقام رد این مطلب نیستیم هرچند رد این مطلب واضح است اما طردا للباب میگوییم:همین جمله خودشان که اصل تحقیقیشان است(گزاره ای صادق است که........) را از کجا آورده اند آیا از مقدمات حسی است یا عقلی مسلما میگویند عقلی اشکالاتی از همین قبیل باعث شد که انحلال این نحله توسط خودشان در مدت زمان کوتاهی اعلام شود اما برخی از ماها هنوز دست بردار نیستیم!!!!!!.

برخی از مسلمانا در ان زمان خصوصا مسلمانان کشورهای نزدیکتر به غرب خود را با غربیها هماهنگ کردند از آن جمله طنطاوی جوهری که اهل مصر است وهم زمان با این تفکر است شروع به نوشتن تفسیری 26جلدی به همین روش کرد. از مفسران ایرانی هم میشود به مهندس بازرگان اشاره کرد. البته از علمای قدیم نیز گاهی به خطا به این سمت رفته اند ازجمله:فخالدین رازی در تفسیر کبیر.ابن سینا در رسایل مرحوم مجلسی در بحار و ملاهادی  سبزواری در بخش حکمت شرح منظومه.

اشکال این روش تفسیری:

همه میدانیم که علوم تجربی ظنی هستند یعنی احتمال بالای 70درصد وهیچ کدام یقینی نیستند مثلا وقتی زمین شناسان لایه های زمین را میشمارند ایا در نقاط مختلف زمین سوراخ هایی ایجاد کرده اند .لایه های زمین را دیده اند؟ ویا میگویند مثلا ما در فلان جای اسمان هستیم اطراف ما فلان عدد سیاره یا کهکشان و.... میباشد ایا آنها از کهکشان خارج  واز بالا دیده اند؟؟؟؟ مسلما خیر معلوم است که با پیشرفت علم وسایل وتجهیزات دانشمندان هم پیشرفت میکند ودقیقتر میشود وهر چندسال نظریات سالهای قبل گاه تا 100درصد تغییر پیدا میکند.

نتیجه چنین تفسیری این است که هرچندسال یکبار ما تفسیری هماهنگ با نظریات تجربی بنویسیم یعنی بگوییم نظر خدا العیاض بالله مغیر است وبسته به علم تغیر میکند؟؟؟ آیا این به سخره گرفتن دین وخدا نیست؟خدا با بشر باید هماهنگ باشد یا بشر با خدا؟ میدانید معاندین اسلام چه استفاده هایی از این تعابیر میکنند؟ میدانید اصل دین که هیچ برخی خداراهم زیر سوال میبرند؟اخیرا کلیپ هایی هم برا به سخره گرفتن دین با این روش تفسیری انتشار پیدا کرده. به خاطر اختصار من تنها یه مورد از این تفسیر هارو بررسی میکنم وبقیه رو به خودتون وا گذار میکنم.مثلا خدا در ایه7سوره نبا میفرماید:(والجبال اوتادا)(ما کوههارا میخ هایی قرار دایم) یکی از کلیپهایی که خدمتتون عرض کردم در مورد همین ایه است در اوئل کلیپ شخص مسنی که برای من اشنا نیست شروع به تفسیر این ایه میکنه که: فلان نویسنده کتابی نوشته که کوهها مانند میخ اند یعنی بخش اعظم انها در زیر انها ودر داخل زمین قرار داره واین مطلب همانی است که قران ما هزار وچهارصد سال پیش گفته. این شخص که ممکنه با نیت خیر هم اینکارو کرده باشه بشدت مورد تمسخر سازننده کلیپ که یه شخص ملحد هست قرار میگیره. اون با یه تصویر کارتونی پایین صفحش که شمایل یه پیر مرده سوار برابره بالباسهای سفید خودشو خدا معرفی میکنه وکلی مسلمانارو مسخره میکنه وبعد به رد این مطلب  میپردازه که علم ثابت کرده که کوهها مانند میخ نیستند و بشدت روی این مطلب مانور میده حالا تا ما بیایم ثابت کنیم که همان مطلب قبلی حرف چند سال قبل علم تجربی بوده و زمین شناسان تا سالها قبل میگفتند که کوهها مانندمیخ بخش اعظمشان زیر زمین است کار از کار گذشته.نمونه های دیگه رو تنها با دادن سر نخ به خوانندگان عزیز میسپارم.مثلاتطبیق نظریه بطلمیوس با سموات سبع قران که همینطوراز زمان فخر رازی تا جناب طنطاوی مصری ادامه داشت وبا پیشرفت علم مدام نظریات عوض میشد. این تفسیر مصداق همان گفته جناب شریعتی است که میگوید:برای تخریب دیگران تنها کافی است بد از آنها دفاع کنیم!!!

در پایان ممکن است  بگویید اگر چنین باشد باب تفسیر بالکل تعطیل میشود. خیر چنین نیست زیرا علما تفسیر میگویند تفاسیر ما تنها فهم ما از ظواهر ایات است و عقل ما از دست پیدا کردن به بطن قران قاصر است وبه جز حضرات معصومین علیهم السلام کسی قادر به فهم عمیق قران نیست. پس مشخص شد که ضرر این روش تفسیری بیش از سود آن است به همین خاطر به صورت تیتر وار چنتا از این تفاسیر غلط را از احکام یاد آور میشویم، صرفا جهت اطلاع:1.فلسفه نماز ورزش است!!!!!2.وضو برای نشاط آوری است!!!!!3.طواف خانه خدا در جهت عقربه ساعت به خاطر فلان قاعده فیزیک است!!!!!4.در تفسیر آیه وضو آب اگر از بالا بیاید بر روی اعصاب تاثیر میگذارد!!!!!5.ورود به خلا که در صدر بحث اشاره شد. و.......

ببخشید خیلی سعی کردم کوتاه بشه ولی کمتر از این نشد.

منتظر نظراتتون هستم

وسلام علی من اتبع الهدی 


کلمات کلیدی :مذهبی
موضوع :
کلمات کلیدی :مذهبی