عده ای تا دوروز جو معنوی میگرتشون یا یه مدت نمازشونو با آب وتاب میخونن یا دوصفحه قران میخونن فکر میکنن مصداق(وجرت منابیع الحکمه)واقع شدن و هرچی دلشون میخواد میگن و هر ایه یا سوره یا کلامی رو تفسیر میکنن و همرو از بالا میبینن ولی نمیدونن حتی گاهی(بل هم اضل) شده اند

مثلا اگر کسی به زعم خودشان در حق انها بدی کرده باشد تا صد سال دگر اگر دست طرف مقابلشان به کتری بچسبد همان لحظه سر به سجده شکر میگذارند و خدارا چنان شکر میکنند وگل از رویشان میشکفد که انگار خدا عطایی از عطایای روحانی به انها عنایت فرموده  وباآنچنان حالت حکیمانه ای به اطراف نگاه میکنن که یعنی.... اگر از اینها بپرسی که فلانی به چه دلیل میگویی که این تاوان بدیی بود که در حق تو کرد کتابها داستان وروایت برایت ردیف میکند که بله حرف همان است که گفتم به استناد اینها. باید به این افراد گفت که ای بیچاره اگر روایت می اوری بدان که ناقل آن سخن معصومی است که علم خدارا دارد عالم به غیب و اسباب ومسببات وعلل و معلولات است یا اگر عارفی یا عالمی چنین حرفی زده او هم به اذن الله از فیض حضرات معصومین علم به غیب پیدا کرده و میفهمد که سزای چه عملی کدام مکافات است اما همینطور و گتره ای که نمیشود حرف زد بلکه باید به او گفت که اگر واقعا و از روی عمد چنین حرفی زده ای که هیچ واگر ادعای عالم به غیب بودن داری که نزدیک به کفر شده ای و بد حالی در انتظار توست که چنین ادعایی را جز معصوم نتواند بکند آری گاهی برخی روایات گفته اند که فلان گناه فلان مشکل را پیش می اورد مثلا زنا رزق را کم و چشم چرانی عمر را کم میکند این از روایت است اما آنچه که عوام الناس میپندارند جز ذلالت هیچ نیست

وسلام علی من اتبع الهدی



موضوع :