باتوجه به ماقبل و مابعد ایات وتوجه به این مطلب که خود یکی از اصل های تفسیر ایات میباشد وا ز ان به سیاق نام میبرند به تحلیل نوشته شما با موضوع حرام بودن رژیم گیاهی میپردازیم.اولین ایه ای که به ان اشاره کرده ایدایه 118و119سوره انعام میباشد با توجه به سیاق ایات ماقبل این ایات یعنی ایات 114 تا119مفهمیم که این ایات تنها برجواز اکل دلالت دارند چرا که در ان زمان برخی از گمراهان خوردن گوشت را به روش مسلمین حرام میدانستند وبرخی گوشتهای حلال را حرام وگوشتهای حرام را حلال میکردند این امر باعث گمراه شدن برخی ازمسامانان شد چراکه این سخنان با سخنان قبل از اسلامشان هماهنگ بود ازطرفی هم هنوز اسلام در دل وجانشان نفوذ نکرده بود در این هنگام ایات زیر نازل شد."افغیر الله ابتغی حکما وهو الذی انزل الیکم الکتاب مفصلا......."(114)به ترجمه ایه توجه شود که مشار الیه در ایه فصل الخطاب بودن حکم خدا وکتاب او یعنی قران است تا انجا که در ایه 116همین سوره پیغمبر را از تبعیت واطاعت دیکران نهی میکند"انت تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون"116در ایه اشاره به این شدکه اینها از ظن خود تبعیت میکنندکه ظن انها برحق بودن پدرانشان بود (مشرکان)وبه دروغ برخی چیزهارا حرام وبرخی را حلال میکردند به خاطر این تفرقه واضطرابی که بین مسلمین بود خداوند چنین فرمودند"ان ربک اعلم من یضل عن سبیله وهو اعلم بالمهتدین"117فکلوا مما ذکر اسم الله علیه بئایاته مومنین"118بادقت به فا سسببیتی که در اول این ایه امده وصل بودن این ایه به ایه قبل مشخص میشود یعنی خدا به گمراهی انان اگاهتر است پس بخورید ازانچه که نام خدا بران برده شده است(ترجمه مفهومی است دقت نشده) مقصود این است که به گفتار مشرکین توجه نکنید به عبارت برخی از مفسرین:فاءدر" فکلوا" مسببیت است از انکار اتباع گمراهان که حلال هارا حرام وحرام هارا حلال شمرده اند وبه مسلمانان میگفتند شما به گمان خود خدارا عبادت میکنید پس انچه که خدا میرانده(لحم میته که اکل ان از نظر ما حرام است) اولی تر به خوردن است یا انچه که شما ذبح کرده اید در حالی که ایه مشخص میکند که باید اسم خدا بران برده شود. پس این ایه تنها میخواهد بفهماند که گوشت تنها در صورتی قابل اکل است که اسم خدا بر ان برده شود وخوردن ان مجاز است نه واجب.
ایه 14سوره نحل " وهو الذی سخر البحر لتاکلو منه لحما......"این ایه در مورد گوشت ماهی است که باز هم دلالت بر جواز اکل گوشت ماهی می کند نه وجوب ان کما اینکه اگر اکل وصید ماهی را واجب بدانیم باید استخراج لو لو را از دل دریا را نیز واجب بدانیم زیرا درادامه میفرماید"وتستخرجوا منه حلیه"14
ایه 21 سوره مومنونوَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهَا وَ لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ کَثِیرَةٌ وَ مِنْهَا تَأْکُلُونَ 21وَ عَلَیْهَا وَ عَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ ?22?
همانطور که قبلا گفتیم برای تفسیر ایات باید توجه به سیاق داشت باتوجه به سیاق وتوجه به انعام که در ایه میشود این لفظ شامل اسب الاغ قاطر وگاو وگوسفند وهمچنین شتر میشود اما باتوجه به قیدهای ایه وایه22همین سوره این خصوصیات تنها در شتر جمع میشود با توجه به این که سوار شدن بر کشتی عطف بر سوار شدن بر این حیوان شده زیرا عرب به شتر میگوید کشتی خشکی . علاوه براین با توجه به استدلال شما بایدقایل به این شویم که سوار شدن برشتر واجب است پس ایه تنها دلالت برجواز اکل لحم ولبن شتر دارد نه چیز دیگر.
ایه بعد سوره حج ایه 28وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لاَ تُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْقَائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ ?26?وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً وَ عَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ ?27?لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ ?28?ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ ?29?ذ?لِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعَامُ إِلاَّ مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ?30? شاهدی که شما اوردید در ایه 28میباشد ولی برای اینکه بحث روشن شود مجبور به درج ایات مرتبط شدم واضح است که این ایات در مورد فریضه حج میباشد و اشاره به قربانی در ایام تشرق که یکی از اعمال حچ است دارد این عمل هم در شریعت اسلام وهم در بین مشرکین در ایام حج مشترک بود وانها هم در ایام حج قربانی میکردند اما به جای اسم خدا اسم بتها را میبرند و میگفتند که ازگوشت قربانی خود نباید بخورند به عبارتی حرام بود در این میان برخی از مسلمانان به سنت پدرانشان از گوشت قربانی خود نمیخوردند وترس ان داشتند که نکند حرام باشد ولی با نازل شدن ایه مشخص شد که اسلام اجازه داده که از گوشت قربانی بخورند بر فرض وجوب این وجوب در ایام خاص حج وروزهای خاص تشریق میباشد که هیچ فقیهی چنین فتوایی نداده بله برخی علما اهل العامه وبرخی از علمای امامیه قایل به استحباب اکل لحم قربانی حج شده اند نه وجوب.

البته در مورد اکل لحم ایات دیگری هست اما شما تنها به این ایات اشاره کرده بودید

اما انچه که در مورد چله گفته اند بدعت نیست بلکه از مسلمات عرفان شیعی است که تمتمی عرفای شیعه به ان اذعان دارند .همه مامیدانیم که غذایی که مصرف میکنیم بر خلق وخوی ما تاثیر دارد همانطور که قران میفرماید از طیبات بخورید میفرماید"فلینظرالانسان الی طعامه"یعنی کار از حلال و حرام گذشته ونگاهها باید جزیی تر بشود به همین خاطر عرفا توصیه به استفاده خیلی کم از حیوانی میکنند زیرا از نظر عرفای شیعه این غذاها باعث میشود که انسان به خوی حیوانیتش که یک بعد از دو بعد خلقتش است نزدیکتر شود واز بعد روحانی خود دور شود کما اینکه میبینیم مناطقی که گوشت بیشتر مصرف میکنند خشنتر واز لحاظ قوای جسمی وجنسی قویترند به عنوان مثال مناطق مرکزی را با مناطق غرب و جنوب مقایسه کنید

اگر میخواهید بگویید که خوردن گوشت واجب است که مشخصارد شد وهیچ روایتی دال بر وجوب نداریم بلکه انچه از روایت فهمیده میشود مطلق خوردن است جهت زنده ماندن و تلف نشدن برای انجام وظایف شرعی بدیهی است اگر کسی اعتصاب غذا کند وگوشت یا هر غذای دیگری که نخوردن ان باعث تلف شدن او میشود کار حرامی انجام داده .واضح است اگر نخوردن گوشت موجب ضرر عقلایی شود حرام است که این امر ثابت نیست.

ما در توجه وتفکر در ایات قران باید مراقب باشیم که دچار تجربه گرایی مطلق (positivism)نشویم چرا که نتیجه ان طنطاوی جوهری مصری میشود که به زعم خود به اسلام خدمت کرد اما جز خیانت در تفسیر 26جلدی او چیز دیگری نمیابیم مراقب نوشته های خود باشیدکه به این سمت نزدیک است .

چند نکته که از بزرگان یادگرفتم رو ازتون خواهش دارم

1:کمی با مخالفین محترمانه تر برخورد کنید"انک لعلی خلق عظیم"

2:وجوب وحرمت یک مسالرو مشخص کردن کار من حقیر نیست که شاید رشته به من هم مرتبط نباشد(ولاتقل ما لا تعلم وان قل ماتعلم)امام علی علیه السلام

3:از جسارت شما خوش امد اما از تند خویی شما کمی ....شدم شما در وبلاگتون مال همه اید نماینده یه تفکرید پس نگرانی من بی دلیل نیس(هل الدین الا المحبه)

4:شمااهل مطالعه و بحث هستید من کم سواد شما فعالید من راکد وساکن از لحاظ سیاسی تقریبا هم مشی هستیم اما برخی از نوشته های شما خلاف تمامی مفسرین وفها ومتکلمین میباشد که جای دقت دارد دشمن وجهه امثال من وشمارو افرادی تندخو جنگ طلب دعوایی وبی منطق جلوه میدهد پس عاقلانه است گزک دست دشمن ندیم

به امید دیدار

والسلام علی من اتبع الهدی

منابع جهت رجوع در این بحث:قران شناسی علامه مصباح.المیزان علامه طبا طبایی. اصول وروش تفسیر سید کمال حیدری .شرح فلسفه علامه مصباح نوشته سید کمال حیدری و .....


کلمات کلیدی :مذهبی
موضوع :
کلمات کلیدی :مذهبی